غرق آب و آب را جوئیم ما


آبروی ما ز ما جوئیم ما

صورت و معنی و جام می مدام


آنچه جوئیم از خدا جوئیم ما

خم می در جوش و ما مست و خراب


جامی از غیری چرا جوئیم ما

گنج عشقش در دل ویران ماست


غیر این گنجی کجا جوئیم ما

از بلا چون کار ما بالا گرفت


مبتلائیم و بلا جوئیم ما

چشمهٔ آب حیاتم در نظر


خضر وقت و آشنا جوئیم ما

نعمت الله چون ز ما یابد نوا


کی نوا از بینوا جوئیم ما